سلفی کیست؟
سلفى منسوب به سلف است، زیرا یاء در این كلمه براى نسبت بوده و سلفى به كسى اطلاق مىشود كه خودش یا دیگرى او را به جماعت پیشینیان نسبت مىدهد . و سلفیة نسبت مؤنث به سلف است همانند سلفى براى مذكر.
وجه دیگرى نیز دارد سلفیون كسانى هستند كه مىگویند: ما ایمان داریم به آن چه كه مسلمانان پیشین از صحابه رسول صلى الله علیه و آله و ائمه دین به آن ایمان آوردهاند، و آن خاصیت پیش بودن پیشینیان است.»2
مقصود از سلفیه كسانى هستند كه در قرن چهارم هجرى ظاهر شدند. آنان تابع احمد بن حنبل بوده و گمان مىكردند كه تمام آراى شان به احمد بن حنبل منتهى مىگردد كسى كه عقیده سلف را زنده كرد و براى آن جهاد نمود .آن گاه در قرن هفتم هجرى توسط شیخ الاسلام ابن تیمیه احیا شد، او شدیداً مردم را به این روش دعوت كرد و با اضافه كردن مسائلى به آن، مردم عصرش را به تفكر واداشت .آن گاه در قرن دوازدهم آراى او در جزیرة العرب توسط محمّد بن عبدالوهاب احیا شد كه تاكنون وهابیون آن را زنده نگه داشتهاند.» 3
در یک کلام مذهب سلف عبارت است از: بازگشت به عقاید صحابه، تابعین، تابعین تابعین و ائمه فقه و به طور کلی به علماى اسلامى در سه قرن نخست هجرى سلف گفته مىشود و گاهى از نخستین تابعیان به سلف صالح تعبیر مىشود.
"سلفیه" چه می گویند؟
شهرستانی در کتاب معروف ملل و نحل می گوید:
کثیری از از سلفی ها، صفات ازلى را برای خداوند ثابت می دانستند، صفاتی چون علم، قدرت، حیات، اراده، سمع، بصر، كلام، جلال، اكرام، إنعام، عزّت و عظمت، لکن میان صفات ذات و صفات افعال فرقی قائل نبودند.
افزون بر این صفات خبریه را نیز بر خداوند ثابت مىكردند مثل: دو دست و وجه و اینها را هیچ گونه تأویل نمىنمودند .
آنان مىگفتند: اینها صفاتى است كه در شرع وارد شده، و ما آنها را صفات خبرى مىنامیم .
از آن جا كه معتزله صفات خبرى را از خدا نفى و سلفیه آن را ثابت مىكردند، سلفیه را «صفاتیه» و معتزله را «معطله» نامیدند. »
سپس مىگوید: «جماعتى از متأخرین زاید بر آنچه سلف معتقد بود، اعتقاد پیدا كردند، آنان گفتند: صفات خبرى را باید بدون هیچ گونه تأویل حمل بر ظاهرشان نمود .لذا از این جهت در تشبیه محض افتادند كه این مسئله، خلاف آن چیزى است كه سلف به آن اعتقاد داشتند.» 4
منزلت عقل نزد سلف گریان
یکی از مشخصه های بارز اندیشه سلفی گری این است که عقل و میزان خرد در نزد بنیان گزاران اندیشه سلفی چون احمد بن حنبل و ابن تیمیه، کمترین اعتبار و منزلتی ندارد.
ابن تیمیه بر این باور بود که كسانى كه ادعاى تمجید از عقل دارند در حقیقت ادعاى تمجید از بتى دارند كه آن را عقل نامیدهاند. هرگز عقل به تنهایى در هدایت و ارشاد كافى نیست وگرنه خداوند رسولان را نمىفرستاد.
سلفى منسوب به سلف است، زیرا یاء در این كلمه براى نسبت بوده و سلفى به كسى اطلاق مىشود كه خودش یا دیگرى او را به جماعت پیشینیان نسبت مىدهد . و سلفیة نسبت مؤنث به سلف است همانند سلفى براى مذكر.
تقلید کورکورانه موجب پای بندی تعصب آمیز به ظواهر اخبار و روایات موقوفه، مرفوعه و مصنوعه از سوی آنها گردیده و حتی از نظر آنها، اهمیتی ندارد که آن احادیث، شاذ، منكر، غریب و یا از اسرائیلیات باشد.
در مکتب آنها استناد به روایاتى كه از كعب الاحبار و وهب بن منبه رسیده است، زیاد مشاهده می شود.
از این گذشته آنها با قطعیات و یقینیّات عقل مخالفت كرده و هر كسى كه با عقایدشان مخالف باشد را کافر و فاسق می انگارند.
ادامه دارد ...